آب حسنات بر آتش سیئات
آب حسنات بر آتش سیئات
چرا حسنات ، سیئات را از بین میبرد
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ (هود – ١١٤)
در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین میبرند؛ این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند!(١١٤)
مقدمه :
معنی کلمه فجّار
وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ ( انفطار – ١٤)
و مسلماً گناهكاران در دوزخاند
کلمه فُجّار در آیه وَ اِنَّ الْفُجّارَ لَفی جَحیمٍ از «فُجور» گرفته شده.
در بعضی موارد برای عمل بد کلمه «سیئه» به کار رفته است. این کلمه به معنی عمل بد و عمل زشت است که معنای عامی است (در مقابل «حسنه» که به معنی عمل نیک و عمل زیباست).
در بعضی موارد تعبیر «اثم» گفته شده. («اثم» یعنی کاری که قلب انسان بالطبع آن را قبول نمیکند.) خدا انسان را با فطرت پاک آفریده، لذا برخی چیزها را قلب انسان بالطبع قبول نمیکند و از آنها نفرت دارد گرچه گاهی انسان آنها را به خودش تحمیل میکند .
و در موارد دیگری تعبیر «فُجور» به کار رفته است . (فجور یعنی منفجر شدن و منخرق شدن .) قرآن از گناهان تعبیر به «فجور» میکند. کأنـّه وقتی انسان گناه میکند یک حالت انفجار و پارگی و از همدریدگی پیدا کرده است.
اثر حسنات و سیئات
من این تعبیر را خیلی سابق در حرفهای امروزیها دیدهام . در بعضی کتابهای روانشناسی خواندم که نوشته بود: کار بد معمولا برای انسان انفجار است. اگر انسان خودش را چنان تربیت کند که انرژیاش صرف کار خوب شود و فکرش و عملش متوجه کار خوب شود، خودِ این، مانع گناه میشود،◀️ ولی اگر انسان راه نیکی را به روی خودش ببندد و فکرش و عملش را متوجه خیر نکند، کأنـّه انرژیاش ذخیره میشود و بعد به صورت گناه منفجر میشود.▶️
این است که میگویند کار خوب و مشروع بهترین مربی انسان است و اگر کسی میخواهد فکر بد در مغزش پیدا نشود باید برای مغز و روح خودش خوراک فکری خوب تهیه کند. مغز باید کار کند، قوه تخیل باید دائما کار کند، ◀️ وقتی مسیر خوب برایشان قرار ندهیم در راه کج میافتند و این همان انفجار است. ▶️دست انسان باید کار کند، پای انسان باید کار کند، بدن انسان باید کار کند، وقتی که اینها بیکار گذاشته شوند انرژیها جمع میشوند و بعد انفجار پیدا میشود.
راه عملی تخلّص از گناه
سالها پیش در یک سخنرانی همین مطلب را راجع به گناهان گفتم. در آنجا مطلب را به این شکل مطرح کردم که برای مبارزه با گناه باید راه عملی تخلّص از گناه را پیدا کرد. مثال زدم به این که معمولا میگویند جنس زن اهل غیبت است. حال آیا واقعا این طور است؟ یا نه، گاهی وضع زندگیها را به گونهای درست میکنند [که زنها به این سو کشیده میشوند] خصوصا زنهایی که در خانه، خانم هم هستند، یعنی کلفت دارند و دیگران کارهایشان را انجام میدهند. معمولا این زنها اهل کتاب خواندن و عبادت کردن هم نیستند، در نتیجه غیر از این که با دو سه زن همسایه جمع شوند و غیبت کنند کأنـّه راهی برایشان باقی نمیماند .چند سال پیش روزنامهای نوشته بود: در یکی از شهرهای کوچک واقع در ایالت فیلادلفیای آمریکا متوجه شدند که زنها به قماربازی عادت عجیبی پیدا کردهاند، به طوری که قمار در تمام خانهها راه پیدا کرده و زندگیها را مختل کرده . به فکر چارهجویی افتادند و اول از همین راههای معمولی نصیحت و پند و اندرز از طریق رادیو و تلویزیون و موعظه کشیشها در کلیساها شروع کردند، ولی هیچ اثری نکرد. بعد یک نفر آمد و برای این قضیه طرحی ریخت؛ به این صورت که اعلام کردند مثلا شهرداری به یک سلسله کارهای دستی مثل بافندگی نیازمند است و هر کسی از این کارها تولید کند فلان مقدار به او پول میدهند و به بهترین کار هم جایزه میدهند. بعد از مدتی دیدند در تمام خانهها این کارهای دستی شروع شده و قمار خود به خود از بین رفت. پس آن قمار نوعی انفجار بود، یعنی گناه در اثر بیکاری راه پیدا میکند.
الحمد لله رب العالمين
کتاب آشنایی با قرآن، آیت الله شهید مرتضی مطهری، جلد دوازدهم ، صفحه ١۴٩